توصیه های تیم مبارزه با شیوع ابولا در لیبریا برای مقابله با کووید-۱۹_پژوهشکده مطالعات توسعه جهاد دانشگاهی_فروردین ۱۳۹۹

تعداد بازدید:۵۴۶
  1. کانون مهم یادگیری دانش مقابله با بحران کرونا، در سطح جماعت ها یا محلات است. آن جاست که بایستی یک تغییر نگرش رخ دهد. نگرش مردم محلی از مهمترین عوامل شیوع اولیه ی ویروس است. با در نظر داشتن اینکه مردم به چه کسی و چه چیزی گوش می دهند، باید از رهبران و اشخاص اثرگذار محلی استفاده شود.
  2. سازمان های بیرونی که علاقه مند به کمک رسانی هستند باید یاد بگیرند که چگونه تخصصشان در زمینە ی بهداشت عمومی، همه گیری ها، تجهیزات و ارتباطات را با بستر محلی همخوان کنند. تفاوت سازمانها در تمایلشان به یادگیری است. پیام ها و الگوهایی که متخصصان کپی برداری می کنند، به سرعت شکست میخورد و ایجاد الگوهای محلی ضرورت می یابد.
  3. بایستی بدانیم همه گیری کووید-19 هم زیستی و هم اجتماعی است. فائق آمدن بر آن مستلزم این است که هم به دانش پزشکی و هم به جنبه های رفتاری و اجتماعی این همه گیری توجه داشته باشیم.
  4. زمانیکه تعداد موارد ابتلا زیاد شود، زیرساخت های سخت افزاری (تعداد تختها، کادر درمانی سالم و امکانات) اهمیت زیادی خواهد داشت. اما این زیرساخت های نرمافزاری (شبکه های اجتماعی، پیام رسانی و هنجارها در مورد کروناویروس) هستند که تعداد موارد را تعیین می کنند و بر زیرساخت های سخت افزاری فشار وارد می کنند و دست آخر منحنی شیوع را صعودی می کنند.
  5. بایستی بدانیم که رهبری و تعاملی که برای حل این بحران نیاز است، متفاوت از «فرماندهی و نظارت »معمولی است .اعتماد بین مسئولان و عموم مردم مهم ترین عنصر در مبارزه با یک همه گیری است.
  6. تغییر رفتار مردم در همه گیری ابولا نخست ناشی از پیامدهای واقعی ویروس بود و سپس به «اطلاع رسانی مخاطره» مربوط بود. مردم پذیرفته بودند که ابولا واقعی است، اما پیام های مواجهه با آن مبهم بود. پیام های اصلی باید به چند مورد بسیار شفاف تقلیل پیدا کند.
  7. بر اساس «اطلاع رسانی بحران»، سه عامل اصلی سبب عدم توجه مردم به توصیه های رسمی است: اعتماد کمتر به کارشناسان و مسئولان، شیوۀ متفاوت مردم برای مشورت های پزشکی و کاهش منابع و متخصصان در رسانه های جریان اصلی .
  8. رهبران بایستی اطمینان بیابند که تیمی کارآمد در اطلاع رسانی مخاطره در این وضعیت دارند؛ تیمی که درک میکند: 1)اطلاع رسانی مخاطره دو سویه بوده و 2)ضرورت توجه به هنجارها و فرهنگ موجود و توجه به دغدغه های مردم ،به نحوی که بتوان مطمئن شد پیام ها در تناسب با وضعیت هستند.
  9. تغییر رفتار و هنجار دشوار است و می تواند کند باشد. اما رفتارهای مسئله آفرین مانند بی اعتنایی به ایزولاسیون یا خرید عصبی باید به تابو تبدیل شود. شکل گیری تابوها اغلب زمان بر است اما با اطلاع رسانی به مخاطرە ی مؤثر تبدیل شود.
  10. پیام رسانی بایستی قلب و ارزش های مردم را هدف قرار دهد، نه منطقشان را. منطق ما در تخمین مخاطره ضعیف عمل می کند. پیام هایی مانند «در خانه بمانید تا انتقال بیماری کاهش یابد» باید تبدیل شود به «در خانه بمانید تا از عزیزانتان، والدین تان یا پدربزرگ و مادربزرگ ها» یا «کارکنان درمانی محافظت کنید».
  11. اطلاع رسانی مخاطره به قصد تغییر رفتار مردم، بایستی سخنگویانی را بسیج کند که مردم به آنها گوش می دهند و روش هایی را به کار گیرد که احتمال تغییر رفتار را افزایش می دهد.